یا: چرا قدر داشتههایمان را نمیدانیم؟!
حاتمی کیا با فیلم درخشان «چ» بازگشته است…
چند لحظه صبر کنیم… آیا او «بازگشته» است؟! یا او همان حاتمی کیایی است که سالهاست میشناسیم؟ همان حاتمی کیایی که برای همه فیلمهایش متهم شده و هر بار فیلمهایش پس از چند سال به فیلمهای ثابت تلویزیون تبدیل شدهاند؟!
حاتمی کیایی که دیدهبان را درباره دیدهبانها و توپخانه ساخت… مهاجر، درباره هواپیماهای بدون سرنشین تجهیزات نظامی… وصل نیکان، درباره موشکباران و خنثی سازی موشکهای عملنکرده… از کرخه تا راین، درباره جانبازان شیمیایی… خاکستر سبز، درباره بوسنی و هرزگوین… بوی پیراهن یوسف، درباره آزادی اسرا و چشم انتظاری خانواده اسرا… آژانس شیشهای و روبان قرمز، درباره زندگی رزمندگان پس از جنگ… و جالب این جاست که در بسیاری از این زمینهها هنوز فیلم دیگری ساخته نشده…
ساختن حتی یکی از این فیلمها باید کافی باشد که عمری فیلمسازی قدر بیند و بر صدر نشیند… اما چرا با هنرمندانمان تخریبی برخورد میکنیم؟ یعنی این قدر هنرمند در دست و بالمان ریخته که به کوچکترین وهم و خیالی کسی را له کنیم و کنار بگذاریم؟!… اصلا بالفرض که هنرمند متعهد درجه یک خیلی زیاد داریم (که نداریم!) این است اخلاق؟ کسی را که به عقیده ما خدمت کرده، با فیلمی دو ساعته به اندازه ۱۰ جلد کتاب فکر ما را در جهان منتشر کرده، به همین راحتی منافق و نفوذی بدانیم؟
حاتمی کیا همان حاتمی کیاست… همان که همیشه بوده… همان که فیلم دیدهبان را ساخته و همان که گزارش یک جشن را ساخته و همان که چ را ساخته… حاتمی کیا، حاتمی کیاست، با مجموعه عقاید و نظراتش، چه خوشمان بیاید و چه نیاید… میتوانیم انتقاد کنیم… ولی برادرانه، حاتمی کیا بارها برادریاش را با انقلاب ثابت کرده؛ خدماتی به انقلاب و دفاع مقدس کرده که هیچ کس نکرده… اگر به قسمتی از ساخته او انتقادی داریم، برادرانه نصیحت کنیم، نه تخریب و طرد…
کی میخواهیم برخورد انسانی و اسلامی را بیاموزیم؟! حتما امثال حاتمی کیا باید نباشند تا قدرشان را بفهمیم؟ دشمنان ما اگر کسی مانند حاتمی کیا داشتند، کاری میکردند که بی دغدغه فیلم بسازد (همان طور که دارند و می کنند) ولی ما با امثال حاتمی کیا چه می کنیم؟
بیاییم این بار که حاتمی کیا با فیلمی که خوشمان می آید بازگشته (!) یک بار برای همیشه یاد بگیریم و بفهمیم… عبرت بگیریم تا عبرت دیگران نشویم… دفعه بعد با برادرانمان کاری نکنیم که بعدا دوباره شرمندهشان شویم…
خيلى خوبه كه برنگشته
رفتن و برگشتن بستگی به این داره که مبدا مختصات عالم رو کجا بگیری… اگر کسی مبدا رو خودش بگیره همه در حال رفت و برگشتن!
سلام آقا مصطفی
الان که دولت افتاده دست اصلاح طلبا و دارن یکی یکی سنگرای جبهه فرهنگی رو شخم میزنن تا جایی که صدای غمناک آقا درباره مباحث فرهنگی رو باز هم درآوردن، بعد از مشاهده سایت فضای فانتزی با قرار دادن کد لوگوی اون تو وبلاگتون کمک کنین ان شاء الله خاکریز انیمیشن رو فتح و تثبیت کنیم.
هر نظر انتقادی یا پیشنهادی درباره این وبلاگ یا نقد و تحلیلی در خصوص انیمیشن های کشور و دنیا دارید هم به ما بگین تا به اسم خودتون تو فضای فانتزی کارش کنیم.
دست شما درد نکنه
دوستان ارزشی دارای سایت یا وبلاگ مربوط به عرصه انیمیشن که میشناسین و دوست دارید لوگوی سایتشون به همراه کدش تو فضای فانتزی قرار داده بشه رو هم به ما معرفی کنین.
موفق باشین
یا علی (ع)